در آوریل سال گذشته، زمانیکه طوفان شن کورکنندهای در عربستان سعودی اتفاق افتاد و پایتخت آن، ریاض را بلعید، ۶۱۰۰۰ چراغ در خیابان بهطور خودکار به دید کم واکنش نشان دادند و روشن شدند. این راهحل را شرکتی چینی، به نام فوندا تکنولوژی، متخصص در روشنایی هوشمند، پیادهسازی کرده بود. فوندا برای کنترل خیابان، تونل و روشنایی نمای ساختمانها از اینترنت اشیا با پهنای باند باریک (NB-IoT) استفاده کرده بود که بلافاصله ضعف عملکردی این سیستم را مشخص میکرد.
شرکت فوندا در سال ۲۰۱۰ در هانگژو، شهری ساحلی در نزدیکی شانگهای، تاسیس شد. در میان لیست مشتریان این شرکت فهرست بسیاری از شهرهای بزرگ چین و شهرهایی از کشورهای کامبوج، اندونزی و عربستان سعدی به چشم می خورد. کمپانیهای غربی در رقابتهای جهانی با شرکتهای چینی سر جنگ دارند. چین طی ده سال گذشته سرمایهگذاری قابل توجهی در مسابقه ای انجام داده تا بازیکن اصلی حوزهی IT شود، با این هدف که بعد از سال ۲۰۲۵ شرکتهای چینی بهطور روزافزونی در سطح بینالمللی دیده شوند. کاربردهای اینترنت اشیا بهخوبی در زندگی روزمرهی چینیها پا گذاشته است. آنها به دنبال راهحلهایی برای کاهش آلودگی، جلوگیری از سرقت دوچرخه و نظارت بر محصولات کشاورزی در مناطق دور افتاده هستند. شهرها، اتوبوسها و قطارها با تکنولوژی اینترنت اشیا عجین شدهاند و کاروان دوچرخههای هوشمند، مردم را از ترافیک سنگین نجات داده است. راهحلهای اسکن چهره در همهجا به کار رفته، از خرده فروشیها گرفته تا بانکها و ادارهی پلیس.
چین به خاطر تولید انبوه راهحلهای اینترنت اشیا بی شماری دارد.
در شنژن، سیلیکون ولی چینی، دوربینهای نظارت در خیابان، عابرین پیادهای که از مناطق ممنوعه عبور میکنند را شناسایی میکند و جریمه به صورت خودکار به حساب اجتماعی ویچت آنها ارسال شده یا روی قبض موبایلشان حساب میشود. عرف پرداخت چنین جریمههایی، یا پرداخت هزینهی کالای خریداری شده، از طریق تلفنهای هوشمند و با استفاده از کیف پول ویچت یا سکوی پرداخت علیبابا گروپ، پلتفرم دیجیتال شناخته شدهی کشور است. آیا پیشرفت سریع تواناییهای اینترنت اشیا در چین به این معناست که این کشور پیشروی این حوزه میشود؟ طبق گفتهی رویما، یکی از اولین سرمایهگذاران فعال در چین و ایالت متحده، ضرورتا اینطور نیست؛ فراوانی مصرفکنندگان و راهحلهای تجاری ممکن است ما را به اشتباه بیندازد که در حوزهی اینترنت اشیا، چین از غرب جلوتر است.
از منظر اینترنت اشیا ساده و روزمره، چین به دلیل جمعیت بسیار بالا، فروش زیادی دارد. از منظر تولید، چین به دلیل تولید گستردهاش، راهحلهای اینترنت اشیا زیادی مبتنی بر روباتیک ارائه میدهد. اما، در مورد اینترنت اشیا فوق پیشرفته و لبهی دانش، معلوم نیست چین هرگز بتواند پیشرو باشد.
لبهی دانش در غرب
بر اساس دادهی انجمن سامانه جهانی ارتباطات سیار (GSMA)، امروزه، چین با سهم ۲۲ درصدی، بزرگترین بازار اینترنت اشیا دنیا را دارد. گزارش سالانهی پیشرفت صنعتی اینترنت اشیا چین، که سرویس اطلاعات اقتصادی این کشور منتشر کرده، میگوید ارزش بازار اینترنت اشیا چین در سال ۲۰۱۷ بیش از ۱.۱۹ تریلیون یوان (۱۷۶ میلیار دلار) بوده است. پیشبینی میشود اینترنت اشیا صنعتی که در مقایسه با بازار مصرفکنندگان هنوز در مراحل اولیهی خود قرار دارد، تا سال ۲۰۲۵ چهارده میلیارد شی را متصل کند. GSMA بر این باور است که چین بزرگ (چین و تایوان)، با حدود ۴ میلیارد اتصال، تا آن سال یک سوم بازار جهانی اینترنت اشیا صنعتی را به دست بگیرد. سامان فرید، شریک بایدو ونچر میگوید چنین رقمهایی از چین تصویر یک پیشرو را پیش روی جهان میکشد، اما این تصویر گمراهکننده است. فرید به مدت ۲۰ سال است در چین کار میکند و آنجا دو استارتآپ تاسیس کرده و فروخته است. وی در حال حاضر در بازوی سرمایهگذاری شرکت تکنولوژی بایدو، تیم سرمایهگذاری اولیهی هوش مصنوعی ایالات متحده را رهبری میکند. او میگوید چین و ایالات متحده هردو مزایایی دارند که آنها را به رقیبان اصلی در حوزهی اینترنت اشیا صنعتی تبدیل میکند. اما فرید احساس میکند غرب برتری فنی دارد که حاصل ارتباط نزدیک با دانشگاههای پژوهشی پیشرو است.
فرید به مثال کیوبوورکس اشاره میکند، کمپانی واقع در میشیگان که سیستمهای بیسیم خودکار (mmWave)، با توان بسیار پایین و در مقیاس میلیمتری با قابلیت تصویربرداری، حرکت و شناسایی فشار و سنجش حرارت را توسعه میدهد. میکروسنسورهای کیوبوورکس را میتوان در اشیاء روزمره، از سیستمهای خانهی هوشمند گرفته تا مرزعهی بادی تعبیه و آنها را بهصورت بیسیم به یکدیگر متصل کرد تا شبکهی اینترنت اشیا صورت گیرد. حتی سنسورها را میتوان در بافت انسان تزریق کرد تا فشار داخل چشم بیماران مبتلا به آب سیاه و فشار درون جمجمهای در بیماران مبتلا به تروما را پایش کنند. همچنین میتوان از آنها برای اندازهگیری فشار درون تومورها و به این ترتیب جهت اثربخشی درمانهای سرطان استفاده کرد. کمپانیهای پیشتاز چین مایلند به جای پژوهشهای بنیادی، در کاربردهای تکنولوژیهای موجود مهارت کسب کنند، درحالیکه کیوبوورکس شرکتی جدا شده از شرکت میشیگان میکرو موت (M3)، ابتکاری از دانشگاه میشیگان است. فرید میگوید:” شما میتوانید با تکنولوژیهای توسعه یافتهی پیشین کارهای زیادی بکنید. اما چنین راهحلهایی مانند میکروسنسور کیوبوورکس حاصل سالها پژوهشی است که از ارتباط عمیق آکادمیک چند ده ساله به وجود آمده است. شما نمیتوانید چنین دانشی را بخرید.”
سرعت شنژن
البته این امر هرگز چین را از سرمایهگذاری هنگفت در زمینهی این مشکل باز نداشته است. سال ۲۰۰۶ برای اینترنت اشیا در چین بسیار مهم بود چراکه در آن زمان دولت تصمیم گرفت کشور چین بایستی با چیزی بیشتر از تکنولوژی کپی در دنیا شناخته شود. پایتخت در برنامهی میان مدت تا بلند مدت توسعهی علم و تکنولوژی، مشخص کرد چین چگونه میتواند تا سال ۲۰۲۰ از “کارخانهی جهانی” تبدیل به “جامعهی نوآور” شده و تا سال ۲۰۵۰ رهبر علم و تکنولوژی شود. چین تمایل دارد بودجهی تحقیق و توسعهی خود را افزایش دهد تا بر رقیبان خود در “بخشهای استراتژیک نوین” از جمله مواد پیشرفته، بیوتکنولوژی و فناوری اطلاعات پیروز شود. دیگر کالاها تنها “ساخته شده در چین” نخواهند بود بلکه بایستی “طراحی شده در چین” باشند.
در سال ۲۰۱۴، نخست وزیر لی کچیانگ با معرفی طرح اولیهی “کارآفرینی و نوآوری انبوه” که شامل سوبسیدها و قردادهای سخاوتمندانهی دولتی است، این استراتژی را گسترش داد. چین فورا تبدیل به بستری برای میلیونها استارتآپی شد که به دنبال نوآوری در هوافضا، هوش مصنوعی و روباتیک هستند.
کمپانیهای اینترنت اشیا ذینفعان قدردانی هستند. این بخش از سال ۲۰۱۰ در راستای اهدافی خاص به عنوان قسمتی از طرح اقتصادی پنج ساله با هدف دستیابی به بازار ۱۶۳ میلیارد دلاری تا سال ۲۰۲۰ طراحی شده است.
چین در سال ۲۰۱۷ به این بازار دست پیدا کرد و درحالحاضر سرویس اطلاعات اقتصادی چین پیشبینی میکند بازار اینترنت اشیا چین تا سال ۲۰۲۰ از مرز ۲۳۰ میلیارد دلار میگذرد. آرچر ژو، معاون استراتژی در تکنولوژی شبکهای یوندینگ، اهمیت سوبسیدها را در توسعهی اینترنت اشیا چین زیر سوال میبرد. او میگوید کمپانیاش بدون دریافت یک سنت از بودجهی دولت، توانسته ۶۰ درصد از بازار را از آن خود کند. “شاید برای بعضی از کمپانیها این بودجه مفید باشد، اما در نهایت آنچه مهم است محصولی خوب با قیمتی معقول است. این چیزی است که مشتریان را جذب میکند و اگر آن را نداشته باشید، هیچ سوبسیدی به شما کمک نمیکند.”
سرعت شگفت انگیز بازار اینترنت اشیا ساخت چین
کمپانی متخصص در قفلها و دوربینهای هوشمند برای منازل و ادارهجات واقع در پکن، در سال ۲۰۱۴ تاسیس شد. یکی از مزایای کمپانیهای چینی این است که میتوانند به سرعت کار را تکرار کنند، شاهد عینی آن یوندیگ است که رشد سالانهی ۳۰۰ درصدی را تجربه کرده و در سال ۲۰۱۶ موفق به عرضهی ۲۰۰۰۰۰ محصول به بازار شده است. این کمپانی سالانه خط تولید محصول جدیدی را راهاندازی میکند. در مقایسه با این شرکت، کمپانی آمریکایی آگوست که دو سال زودتر از کمپانی چینی تاسیس شده، تنها در نسل سوم خود است.
با این حال، ژو سیر تکاملی یودندیگ را نسبتا آرام میداند. “دیگر کمپانیهای چینی از ما خیلی سریع تر هستند. سرعت تکرار آنها شگفتآور است.”
کایفو لی، سرمایهگذار جسور و پیشرو در هوش مصنوعی، در سال ۲۰۱۸، در کتابش “ابرقدرتهای هوش مصنوعی” سرعت را به عنوان یک مزیت چینی قلمداد کرد. وی در این کتاب توضیح داده است که چگونه چین با سرعت هر چه بیشتر به سوی رهبری جهانی در حوزهی اینترنت اشیا رو به حرکت است. کایفو نوشته:” یک هفته کار در شنتژن معادل یک ماه کار در ایالات متحده است، بهطوریکه یک نمونهی اولیه را میتوان یک شبه در شنژن ساخت و در روز بعد با هزینهای اندک تکرارش کرد.”
ساخت سریع نمونهی اولیه، زمان معرفی محصول جدید را کاهش میدهد. با توجه به این موضوع، مثلا جاروبرقی دیسون به ۵۰۰۰ نمونهی اولیه احتیاج دارد، چنین اکوسیستم تولیدی برای رساندن محصول از آزمایشگاه به بازار مزیت قابل توجهی دارد. فرید با لی موافق است:” نزدیکی به زنجیرهی تامین مهم است. در چین، شما هر چند روز یکبار به یک کارخانه بر می خورید که به سرعتِ تکرار اضافه میکند، به علاوه پیدا کردن افراد ماهر در آنجا آسان است.”
تیم کوک، مدیرعامل اپل، نیز به همین نکته اشاره کرده است. در سال ۲۰۱۷، او گفت:” چین گنجینهای از افراد ماهر است که هیچ کجا دیده نشدهاند.” وی افزود در جلسهی مهندسین خط تولید در ایالات متحده یک اتاق هم پر نمیشود اما ” در چین شما میتوانید چندین زمین فوتبال را از مهندسین خط تولید پر کنید.”
فرید میگوید:” از این منظر، برای کمپانی آمریکایی تکرار تکنولوژی سختتر از کمپانی چین است. وی ادامه میدهد داشتن زنجیرهی تامین تلفن همراه نیز در چین مزیت بزرگی محسوب میشود: “بسیاری از اجزاء مورد استفاده در دستگاههای اینترنت اشیا، از جمله دوربینها و سنسورها، در چین برای گوشیهای همراه تولید میشود، این امر تطبیق اجزاء برای دستگاههای اینترنت اشیا را آسانتر میکند.”
با اینکه رشد تکنولوژی در چین طی یک دهه چشمگیر بود، رخدادی در آوریل ۲۰۱۸ مشخص کرد که شکاف عظیم پیش روی چین تا چه حد میتواند مانع پیشرفت تکنولوژی در این کشور باشد. غول مخابرات چین، ZTE، که تولید کنندهی تلفنهای هوشمند، تجهیزات مخابراتی و دیگر اجزاء موبایل است، بعد از نقض تحریم علیه ایران، از دسترسی به تکنولوژی مهم آمریکایی محروم شد. ZTE، یکی از کمپانیهای موفق در زمینهی تکنولوژی، پیش از عفو آمریکا تا مرز ورشکستگی مالی پیش رفت.
ZTE برای گوشیهای هوشمند خود از پردازشگرهای اسنپدارگون از کوالکوام در سان دیگو استفاده میکند و ۵۳ درصد چیپهای خود را از ایالات متحده تامین میکند. بدون این پردازشگرها کمپانی فلج شده بود. بیشتر کمپانیهای تکنولوژی چین در موقعیتی مشابه قرار دارند و ۹۰ درصد مدارهای مجتمع مورد استفادهی خود را وارد میکنند یا سازندگان خارجی آنها را در خانه میسازند.
ریو میگوید:” ZTE یک شوک بود. با اینکه صنعت داخلی از این شرایط آگاه بود، عموم فکر میکردند تکنولوژی چین ــ قطارهای سریع السیر، گوشیهای هوشمند و غولهای تجارت الکترونیکی ــ پیشتاز جهانی است. شکست ZTE به دلیل کمبود نیمهرساناهای محلی زنگ خطر بود.”
رخداد ZTE ضعف تکنولوژیکی پشت پردهی جاهطلبی چین را فاش کرد. بیشتر پیشرفتهای اخیر بر اساس قسمتها و تجهیزاتی بود که خارج از چین طراحی میشد. گوشیهای هوشمند چینی که در دنیا سر و صدا کرده بودند، بدون میکروچیپهای فوق پیشرفتهی خارجی عمل نمیکردند. سیستم عامل اندروید تقریبا انحصاری آنها از طرف گوگل بود. گامهای سریع در تولید به رباتهای آلمانی و ژاپنی متکی بود.
ژانگ جون، رئیس دانشکدهی اقتصاد دانشگاه فودان، میگوید چین آن رقیب جهانی تکنولوژی نیست که بسیاری از ناظران غربی تصور میکنند. او در پروژهی سیندیکا در جولای سال ۲۰۱۸ میگوید:” چین به هیچ وجه به تکنولوژی فوق پیشرفتهی اینترنت اشیا نزدیک نشده است. در واقع، فاصله میان او و پیشگام این حوزه بسیار بیشتر از چیزی است که مردم فکر میکنند.” ژانگ بر این باور است که ممکن است تکنولوژیهای دیجیتال، اقتصاد چین را متحول کنند، اما این امر تنها بازتاب پیادهسازی مدلهای کسبوکاری مبتنی بر اینترنت است و نه پیشرفت تکنولوژیهای فوق پیشرفته. این موضوع بیش از تولیدکنندگان، مصرفکنندگان را تحت الشعاع قرار میدهد.
ˮ چین و ایالات متحده رقبای اصلی در حوزهی اینترنت اشیا صنعتی هستند اما غرب هنوز پرچم دار است.
این تحول به چین محدود نمیشود و شواهد اندک نشان میدهد این تغییرات هیچ ارتباطی به سیاستهای صنعتی دولت ندارد. ژانگ میگوید: “برعکس، رشد اقتصاد اینترنت چین به طور گستردهای با کارآفرینانی هدایت شد که به صورت خصوصی صاحب کارخانههایی مانند علیبابا و تِنسنت بودند.” رخداد ZTE و جنگ تجاری مداوم با ایالات متحده، بر اهمیت کاهش وابستگی به کمپانیهای خارجی در زمینهی تکنولوژیهای اصلی، مهر تاییدی زده است. رهبران چین اکنون وابستگی چیپ را، به ویژه در زمان تنشهای بسیار با آمریکا، خطر امنیت ملی میدانند.
اینترنت اشیا، ساخت چین
با توجه به اهمیت استراتژیک صنعت نیمهرسانا، چین حق دارد نگران باشد. روگر شنگ، تحلیلگر صنعتی گارتنر سال گذشته طی مصاحبهای با مجلهای گفت: “شما برای همه چیز به نیمهرساناها احتیاج دارید. در هر دستگاه متصل دیجیتال، تمام اطلاعات روی زیرساخت مبتنی بر IC منتقل میشود.”
پاکسازی کشور از تکنولوژی خارجی هدف اصلی استراتژی “ساخت چین ۲۰۲۵” است که برای تبدیل شدن به بازیکن پیشرو در تقریبا تمامی بخشهای هایتک برنامه ریزی میکند. این استراتژی در کنار معافیت مالیاتی از موسسات عمومی میخواهد پروژههای اینترنت اشیا را به عنوان مسیری دنبال کنند که چین را تبدیل به بازیکن جهانی تبدیل میکند. هرچند، دولت طی گزارشی اعلام کرد که در دسامبر گذشته، برنامهی اقتصادی تقابل گرا بین چین و آمریکا را بعد از اینکه دونالد ترامپ و دیگر مقامات را خشمگین کرد و تمرکز اصلی جنگ اقتصادی فعلی شد، غیرفعال کرده است. این استراتژی در خارج از کشور بحثبرانگیز بود، چراکه جهت افزایش سهم بازار کمپانیهای داخلی در بسیاری از صنایع، هدفهای خاصی را تنظیم کرده بود. ژانگ در مقالهی پروژهی سیندیکا عنوان میکند که صنایعی که در “ساخت چین ۲۰۲۵ ” مورد هدف قرار گرفتهاند، دقیقا صنایعی هستند که چین در آن بسیار عقب تر از غرب است. ” بین به کارگیری تکنولوژیهای دیجیتال در راستای مدلهای کسبوکاری مشتری محور و تبدیل شدن به رهبر جهانی در توسعه و تولید تکنولوژی سخت، تفاوت زیادی وجود دارد. ”
نتیجهگیری وی از این قرار است:” احتمالا چین ۱۵-۲۰ سال عقبتر از ورودی تحقیق و توسعهی، مثلا، ژاپن یا کرهی جنوبی باقی بماند و وقتی پای خروجی به میان میآید ــ عامل مهمتر ــ خیلی عقبتر است.”
البته روی خیلی مطمئن نیست چراکه چینیها نشان دادند پژوهشگران سریعی هستند. از زمانیکه چین تحت تاثیر اقدامات ایالات متحده قرار گرفت، تولیدکنندگان آن ثابت کردهاند که در استفاده از فرصتها برای تقلید و تطبیق تکنولوژی بسیار ماهر هستند. وی میگوید:” ZTE برای چین کاتالیزوری به حساب میآید تا صنعت چیپ خود را توسعه دهد. اما توسعهی ظرفیت تحقیق و توسعه مثل کپی کردن نیست، به ویژه برای محصولاتی مانند نیمه رساناها. با این وجود، آنها مصمم هستند و اگر تنها یک درس باشد که غرب بایستی بیاموزد، این است که چینیها را دست کم نگیرد!”
در ماه مه، زمانیکه آیندهی ZTE همچنان رو به راه بود، رئیس جمهور شی جین پینگ خواستار استقلال در تکنولوژی تولید IC بود. وی گفت:” طرحهای نوآوری و توسعه بایستی کاملا در دست خود ما باشد.” مقامات و مدیران تلاش کردند خواستهی او را پاسخ دهند و بیش از یازده دولت محلی تصمیم گرفتند امکانات تولید IC را راهاندازی کنند. کمپانیهای بزرگ از جمله علیبابا، بایدو، گری الکتریک و تِنسِنت نیز متعهد شدند تا سرمایهگذاری خود را در تحقیق و توسعه در زمینهی چیپها افزایش دهند. با این وجود، چین بایستی راه کندتر را انتخاب کند چراکه این کشور توانایی تولید تجهیزات ساخت چیپ را ندارد و ایالات متحده سخت گیری خود را در امر صادرات این تکنولوژی حیاتی آغاز کرده است. در پایان سال گذشته، شرکت سازندهی حافظه تصادفی پویا، JHICC، به جاسوسی اقتصادی و دزدیدن رازهای تولید متهم شد. پیش از آن، واشینگتن با منع صادراتی که از خرید تجهیزات آمریکایی جلوگیری میکرد، به این کمپانی ضربه زد، حرکتی که مانع تلاشهای آن برای آغاز تولید انبوه شد.
این موانع چین را از جاهطلبی تکنولوژیکی اش باز نخواهد داشت. نوآوری، به عنوان محرکی که معجزهی اقتصادی به ارمغان میآورد، تمرکز اصلی پکن است ــ کارگر ارزان و سرمایهگذاری دارایی ثابت ــ به تدریج قدرت خود را از دست میدهد. در گزارشی در سال ۲۰۱۵، مککینسی متوجه شد چین برای حفظ نرخ رشد سریع تولید ناخالص داخلی خود، بایستی حداقل دو درصد از رشد را از طریق نوآوری به دست آورد. صنعت برای دستیابی به گام بعدی توسعه، نیاز دارد به سمت نوآوری اقتصادی حرکت کند. به منظور اجتناب از تلهی درآمد متوسط که در کشورهایی مانند برزیل و مکزیک وجود دارد، کشور بایستی از واردات علم به نوآوری بومی تغییر جهت دهد.
این که اینترنت اشیا چینی میخواهد با غرب رقابت کند، پیش زمینهی سیاسی و اجتماعی پیچیدهای دارد. کمپانی ژو تصمیم دارد امسال وارد بازار بینالمللی شود و از آسیای جنوب شرقی و ایالات متحده شروع میکند، اما به این مسئله که چین بتواند روزی رهبر اینترنت اشیا در دنیا باشد میخندد.
او میگوید: “چگونه ممکن است یک کشور رهبر اینترنت اشیا شود؟ شما ممکن است محصولاتی داشته باشید که در چین تولید شده باشند اما آنها در آمریکا طراحی و با ماشینهای آلمانی ساخته شدهاند. البته اگر از برندهای مطرح چینی بپرسید، آنوقت مسئله فرق میکند. من معتقدم کمپانیهای چینی میتوانند در زمینهی کیفیت و ارزش در سطح دنیا رقابت کنند”. فرید نیز رهبری چین را رد میکند. وی میگوید: “ما واقعا در ابتدای مسیر اینترنت اشیا هستیم. پیشتر مسئله دربارهی پیادهسازی شبکههای سنسوری بود، اما اکنون مسئله این است که هوش مصنوعی دادههای این سنسورها را بفهمد. در این حوزه، چه چین و چه ایالات متحده برتریهای خود را دارند. من فکر نمیکنم یک کشور به تنهایی بتواند رهبری را به دست بگیرد.”