دوچرخههای الکتریکی در حال حاضر بسیار محبوب هستند، اما روز به روز اسکوترهای برقی بیش از پیش محبوب میشوند. برای برنامهریزان شهری، صورتهای جدید میکروموبیلیتی (وسایل حمل و نقل کوچک) راهی سریع برای کاهش شلوغی در مرکز شهرها تلقی میشود. این امر برای ساکنان شهری گزینههای بیشتری جهت گردش در شهر فراهم میکند. استفاده از وسایل نقلیهی سبک برای رسیدن از نقطهی الف به ب، حمل آسان آن و پارک کردن آن در هر مکانی، این سبک از تحرک را به گزینهای آسان تبدیل کرده است. هرچند این سبک نیز چالشهایی به همراه دارد.
زیرساختهای شهری امروزه ابتدا و بیش از هر چیزی برای خودروها ساخته شده است. یک دوچرخهی حامل یک فرد مزایای بسیاری نسبت به خودروها دارد ــ مثلا بسیار سبکتر است. در ترافیک سنگین، دوچرخهها معمولا سریعترند و برای سلامت شهروندان مفید هستند چراکه آلودگی کمتری تولید میکنند. اما دوچرخهها و اسکوترهای الکتریکی درحال سازگاری با زیرساختی هستند که برای آنها ساخته نشده است. این عدم تطابق مانع از بروز پتانسیل کامل آنها میشود. تحلیلگر هورِیس دیدیو، کسی که برای اولین بار واژهی “میکروموبیلیتی” را برای وسایل نقلیهی کمتر از ۵۰۰ کیلوگرم بیان کرد، پیشبینی میکند که تا ده سال آینده ۸۰ درصد شهرها در سراسر دنیا این مفهوم را میپذیرند.
بنابراین مقامات شهری چگونه با این موج همراه میشوند؟ تحرک بر حسب تقاضا، چه میکرو باشد و چه نباشد، به اپلیکیشن پیشرفتهای روی تلفن همراه نیاز دارد که از جیپیاس و اینترنت بهره گیرد. این امر به ارائه دهندگان سرویس اجازه میدهد دادههای حمل و نقل را در مقیاس کاملا جدید جمعآوری کنند. اطلاعات جمعآوری شده طیف وسیعی از بینش دربارهی مکان ساخت یا بهینهسازی جادهها، فضاهای پارک، گسترش حمل و نقل عمومی و توسعهی ساختمانهای مسکونی و تجاری را در اختیار برنامهریزان شهری قرار میدهد.
یکی از وعدههای اصلی اینترنت اشیا اتصال پیوستهی اشیا به اینترنت جهت درک بهتر سیستمهای پیچیده است. در مورد توسعهی شهری، این امر قبلا با کمک سنسورهای گزارش دهنده دقیق دادهی آلودگی آب و هوا در مقیاس محلی انجام شده است. اکنون همان تکنولوژی برای حمل و نقل قابل استفاده است.
جمعآوری داده
طرحهای میکروموبیلیتی در سراسر دنیا در حال شکلگیری است. در ایالات متحده، دیترویت در میشیگان، اوماها در نبراسکا و شهرستان مونتگومری در مریلند برای ساخت چارچوبی جهت دستیابی به داده از طریق سرویسهای حمل و نقل مشترک با یکدیگر همکاری میکنند. این شهرها بهترین عملکردها را باهم به اشتراک میگذارند تا سرانجام مدل جدیدی برای نظارت ملی بسازند.
اشتراک گذاری داده اغلب برای استارتآپها اجباری است به این امید که شناخته شوند. حتی جوامع کوچکتر از جمله ایست لنسینگ در میشیگان نیز به لطف رقابت شدید در بخش حمل و نقل، این امر را با موفقیت انجام دادهاند.
درحالحاضر، استارتآپها پلتفرمهای داده ارائه میکنند تا میان سرویسهای حملونقل و شهرها واسطه شوند. لس آنجلس که در حال ایجاد استانداردی جدید برای به اشتراک گذاری دادههای حملونقل است، با رمیکس همکاری میکند. رمیکس کمپانی جوانی در سانفرانسیسکو است که به سازمانهای حملونقل عمومی ابزارهای داده و برنامهریزی ارائه میدهد. دیترویت، اوهاما و شارلوت با پاسپورت کار میکنند که پلتفرم نرمافزار حملونقل آن امکان هماهنگی دیجیتال و بلادرنگ در تمام حالتهای حملونقل را فراهم میکند تا فضای خیابان و پیادهرو را مدیریت کنند. واشینگتون دیسی نیز از محصولی به نام پاپولوس موبیلیتی منیجر استفاده میکند.
دیدیو میگوید میکروموبیلیتی چیز بیشتری نمیخواهد، بلکه درخواست کمتری دارد: پول کمتر، انرژی کمتر، آلودگی کمتر، آسفالت کمتر، پارگینک کمتر و شلوغی کمتر. در عوض چیز بیشتری ارائه میکند: سلامت بیشتر، زندگی بهتر و طولانیتر برای شهروندان.